دومینیک تیرنی»، استاد آمریکایی علوم سیاسی در مقالهای به میزان جدیت تهدیدهای مقامات سیاسی آمریکا علیه ایران پرداخته است. تحلیل وی بر مبنای توجه آمریکاییها به جدیت و صراحت سخنان مقامات آمریکایی استوار است
تیرنی دانشیار علوم سیاسی در کالج اسوارتمور در آمریکاست. وی تلاش کرده به این پرسش پاسخ دهد که وقتی مقامات آمریکایی درباره ایران میگویند «همه گزینهها روی میز است» منظورشان چیست.
به گزارش «تابناک»، به نقل از نشریه The Atlantic، به باور آقای تیرنی، سخنان مقامات آمریکایی و اسرائیلی در تهدید ایران، چندان که به نظر میرسد جدی نیست.
چکیده نظریات وی در این مورد به شرح زیر است:
تکرار عبارت «همه گزینهها روی میز است» در باره ایران، تقریبا به یک سنت در میان مقامات آمریکایی و اسرائیلی تبدیل شده است. اما این عبارت به چه معناست؟ وقتی ایالات متحده تصمیم میگیرد، قولی بدهد یا این که تهدیدی بکند، به دقت در مورد میزان صراحت آن میاندیشد. صراحت تهدید یا قول به معنای جدی بودن آن است؛ بنابراین، مقامات درگیر یک مسأله پیچیده هستند. اگر تهدید آنها صریح نباشد، کسی آن را جدی نمیگیرد و بر عکس اگر صریح باشد، مجبور میشوند آن را اجرایی کنند و اگر نکنند به اعتبار آنها خدشه وارد میشود؛ بنابراین، تهدید صریح خودش میتواند یک تله برای مقامات باشد.
برای فهم عبارت «همه گزینهها روی میز است»، اجازه دهید آن را با دیگر سخنان (تهدیدات و قولها) مقامات واشنگتن مقایسه کنم. ما این اظهارات را «بیانات دفاعی» و یا به اختصار DEFCON مینامیم که دارای پنج سطح گوناگون هستند. در DEFCON-5 سخنان مقامات گنگ و مبهم هستند، ولی در DEFCON-1مقامات آمریکایی حرفشان را با صراحت تمام میزنند.
اما سخنانی که درباراه ایران گفته میشود از چه نوعی هستند؟
DEFCON-5
در این نوع از اظهارات، مقامات آمریکایی کاملا گنگ و مبهم سخن میگویند؛ برای نمونه، هنگامی که در سال 2010، کره شمالی یک کشتی جنگی کره جنوبی را غرق کرد، هیلاری کلینتون گفت: «اقدامات تحریکآمیز عواقبی دارند»، ولی نگفت که این پیامدهای چه ممکن است باشد!
به طور مشابه در سال 2012، کلینتون به بشار اسد هشدار داد که خونریزیهای سوریه «عواقب جدی خواهد داشت»؛ این سخنان در ماه آوریل (چهار ماه پیش) بر زبان وی جاری شد، ولی هنوز اتفاقی نیفتاده است.
DEFCON-4
در این سطح از اظهارات، ادعای مقامات آمریکایی کمی روشنتر بوده و ممکن است مجبور شوند برای حفظ اعتبار خود کاری کنند. مثال مناسب از این نوع، همین عبارت مشهور است که « همه گزینهها روی میز است». ابهام این سخنان نسبت به عبارت «عواقب جدی» کمتر است زیرا تمرکز آن بر اقدامی خاص یعنی نیروی نظامی است.
ولی «همه گزینهها روی میز است»، هنوز بسیار مبهم و امکان اجرایی شدن آن کم است. شاید معنای دقیقتر این عبارت این است که «گزینه نظامی از دستور کار خارج نشده است».
هنگامی که نشریه آتلانتیک از اوباما پرسید عبارت «همه گزینهها روی میز است» را معنا کند، وی گفت: آمریکاییها، اسرائیلیها و ایرانیها معنای این حرف را میدانند؛ به عبارت دیگر، اوباما اصرار دارد که عامدانه گنگ حرف بزند.
DEFCON 3
در این نوع اظهارنظر، رئیسجمهور بسیار صریحتر تعهد میدهد. به جای این که تنها در مورد گزینه استفاده از زور صحبت شود، رئیسجمهور سناریویی را اعلام میکند که در آن حمله نظامی گزینه مرجح خواهد بود.
اوباما از این شیوه سخن گفتن در اجلاس آیپک استفاده کرد. در این سخنرانی وی گفت:«رهبری ایران باید بداند که من سیاست مهار را در پیش نمیگیرم. سیاست من پیشگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است و من بارها در دوره ریاست خود روشن ساختهام که در صورت لزوم در استفاده از زور برای دفاع از آمریکا و منافعش تعلل نخواهم کرد». به عبارت دیگر اگر منظور اوباما این است که آمریکا اگر مجبور باشد بین استفاده از زور و یا مهار ایران مسلح به سلاح هستهای، یکی را برگزیند، حمله را انتخاب میکند. اوباما برای این که سخنانش جدی گرفته شود، میگوید: «من به عنوان رئیسجمهور آمریکا بلوف نمیزنم».
این شیوه سخن گفتن، تهدید نظامی آمریکا را جدیتر نشان میدهد؛ اما از سوی دیگر، ممکن است آمریکا را در تله بیندازد؛ یعنی این که برای این که دولت اعتبار سخنانش از بین نرود، مجبور شود به رغم میلش سراغ جنگ برود و یا این کاری نکند و دیگران فکر کنند بلوف میزده است.
به همین خاطر اوباما، عامدانه راه را برای مانور خود باز میگذارد. به این دلیل که میگوید بمب اتمی ایران را تحمل نمیکند اما در مورد ایرانی که توانایی ساخت بمب را داشته باشد اما بمب نسازد اظهارنظری نمیکند. به این ترتیب، وی فرصت خواهد داشت که حمله نکند و در عین حال به بلوف زدن هم متهم نشود.
DEFCON 2
جمهوریخواهان جنگطلب دوست دارند آمریکا به این زبان با ایران سخن بگوید. به عبارت دیگر، با صراحت بیشتر و تهدید جدیتر. از نظر آنها باید به ایران گفته شود که اگر خطوط قرمز مشخصی را زیر پا بگذارد، با حمله روبهرو خواهد شد. برای نمونه، ریک سانتروم یکی از گزینههای ابتدایی نامزدی ریاست جمهوری جمهوریخواهان ادعا میکرد، باید به ایران اولتیماتوم داده شود که یا تأسیسات هستهای خود را جمعآوری کند و در غیر این صورت، ما آنها را نابود خواهیم کرد.
DEFCON 1
این روش تهدید کردن، جدیترین روش و البته خطرناکترین آنهاست. رئیسجمهور صریحا میگوید که اگر طرف مقابل کار مشخصی را انجام دهد، آمریکا مشخصا چه اقدام متقابلی انجام خواهد داد.
در بحران موشکی کوبا در سال 1962، کندی صریحا گفت: «سیاست این کشور آن است که هر موشک شلیک شده از کوبا به سوی یک کشور در نیمکره غربی را در حکم حمله اتحاد جماهیر شوروی به آمریکا بداند و در نتیجه با شدت تمام از شوروی با حمله متقابل انتقام خواهد گرفت»؛ تهدید از این صریحتر نمیشود.
البته استفاده از روش بالا با احتیاط فراوان صورت میگیرد، زیرا پیامدهای عملی نکردن تهدید بسیار شدید است.
به طور کلی، سیاست دولت اوباما در استفاده از زور بسیار محتاطانه بوده است. تغییر لحن اوباما از DEFCON-4 به DEFCON-3 ، اعتبار تهدیدات وی را بیشتر کرده است اما جمهوریخواهان میخواهند با استفاده از روش DEFCON-2 ایران را به امتیازدهی وادار کنند.